توی این پست میخوام راجبه شبکه های اجتماعی و جایگاهشون بین ما ایرانی ها صحبت کنم. یه فلش بک به چند سال گذشته زمانی که انقدر این شبکه ها همه گیر نشده بودن بزنم و اونو با وضعیت و محبوبیت الان شون بین ما ایرانی ها مقایسه کنم...

چیزی که شما قراره بخونید در واقع همون نیمه ی پر لیوان هست که دیگه نگاه بهش عادی شده و ما اهمیت و تاثیر مهم اون رو فراموش کردیم. لطفا بخونید و کمی روش فکر کنید که چطور و چرا ما تا این حد وابستگی پیدا کردیم به این شبکه ها و از چه چیز هایی دور شدیم و از دستشون دادیم...

این روزها دیگه همه ما حتی با صدای اعلان اپلیکیشن شبکه های اجتماعی مختلف هم آشنایی کامل داریم. شبکه هایی که گرچه یه زمانی تعدادشون با تعداد انگشتان یک دست هم برابری نمیکرد، در حال حاضر به لطف گسترش و همه گیر شدن اینترنت، تلفن همراه، تبلت و حتی کامپیوتر های خانگی تبدیل به غولی شدن که ما براشون بردگی میکنیم! شاید در نگاه اول با خودتون بگید که نه، اینطور نیست! ولی اگه یکم دقت کنید میبینید که به محض اینکه تلفن همراه تون رو به دست میگیرید اولین کار شما اینه که به اپلیکیشن های این شبکه ها سر میزنید و پیامهای جدیدتون رو چک میکنید! بله! متاسفانه اعتیاد زیاد ما به این فضای مجازی غیر قابل چشم پوشی هست! بیایید برای اطرافیان، دوستان، کنار خانواده بودن و تفریحات سالم مون کمی بیشتر وقت بزاریم...

چرا راه دور برم، بهتره از خودم شروع کنم!

وقتی با اینترنت آشنا شدم که دنبال پاسخی برای تحقیقات مدرسه ام میگشتم، چیزی نگذشت که برای بدست آوردن پاسخ هر سوالی توی فضای مجازی میگشتم. در همین حین هم با انجمن های سایت های فارسی آشنا شدم که چیزی کمتر از شبکه های اجتماعی نداشتن ولی یه خاصیت مفیدی که در اونها وجود داشت این بود که گپ و گفتگو یه قسمت کوچیکی از انجمن ها رو تشکیل میدادو بخش اعظم شون رو تبادل اطلاعات، اخبار، آموزش های گوناگون مفیدی بود که در کنار گپ و گفتگو و پیدان کردن دوستان مجازی ارایه میکرد.

چیزی نگذشت که فیسبوک سر و کله اش پیدا شد! با اینکه یک شبکه ی اجتماعی بود ولی کارایی اون باز هم مثبت و مفید بود! چون بیشتر برای ثبت دل نوشته های افراد، ثبت لحظات خاص، اشتراک گذاری عکس سلفی و دوستانه بود. خوشبختانه یا متاسفانه هنوز تا این حد موبایل ها فرا گیر نشده بودن و هنوز هم اپلیکیشن این شبکه ی اجتماعی برای تلفن های همراه منتشر نشده بود و کاربرا برای دسترسی به اون مجبور داشتن کامپیوتر در نزدیکیشون بودن.

چیزی نگذشت که تلفن های همراه ما پیشرفته تر و محبوب تر شدن، حالا دیگه شبکه های اجتماعی پتانسیل این رو داشتن که تعداد کاربران آنلاین خودشون رو افزایش بدن.

اوضاع هم بر وقف مراد این شبکه ها رقم خورد! اینترنت دایل آپ جای خودشو به ای دی اس ال پرسرعت داد، تلفن های همراه قدرتمند تر شدن، بخاطر بالا رفتن هزینه های تفریحات سالم و مسافرت ها انسانها خونه نشین تر شدن، بسته های اینترنت ارزان تر و مناسب تر شد و از همه مهم تر همین اینترنت سریع بود که جای خودش رو در تلفن های همراه پیدا کرد! دیگه چه موقعیتی بهتر از این ؟!

اینکه تبادل اطلاعات، با خبر شدن از اخبار روز، یاد گیری آموزش های مفید جای خودش رو به گپ و گفتگو های بیهوده و وقت کشی توی این شبکه ها داد به کنار!

بدتر از همه، دیگه برای جویا شدن از حال همدیگه به دیدار هم نمیریم! به یک پیام متنی بسنده کردیم!

دیگه برای ابراز علاقه به دوستان، پدر و مادر و حتی همسرانمون اونها رو به آغوش نمیگیریم و نمیبوسیم! به یک پیام عاشقانه همراه با جمله ی دوستت دارم بسنده کردیم!

دیگه کنار هم جمع نمیشیم که خاطرات شیرین مون رو تعریف کنیم و با هم بخندیم! به خوندن جوک و خنده ی تنهایی بسنده کردیم!

دیگه به کوه و جنگل و مسافرت نمیریم که مکان های جدید رو با پاهامون لمس کنیم! به عکس های گرفته شده ی افراد دیگه و لذت دیدنشون توی اینترنت راضی شدیم!

دیگه در کنار خانواده نمیشینیم که از اتفاقات روز مره بگیم و در کنار هم به تماشای تلویزیون بپردازیم! این لذت رو با تنها تماشا کردن کلیپ های اشتراک گذاشته شده در این شبکه ها و گفتگو با افرادی که حتی تا حالا از نزدیک ندیدیمشون، عوض کردیم...

گفتنی زیاده، این فرصت هست که محدوده و با ارزش! قدر وقت تون رو بیشتر بدونید، فرصت بیشتری رو برای لذت بردن از زندگی در کنار خانواده و دوستانتون خرج کنید!

همه چیز فضای مجازی نیست...

این دلنوشته های دلنویس بود!